درباره اتاق
خدمات الکترونیک
معرفی استان
تشکل ها
فعالین اقتصادی

فرونشست زمین در جنوب تهران به مرز بحران رسیده است

دسته بندی اخبار / 1398/10/3

نایب رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران می‌گوید فرونشست زمین در جنوب تهران به مرز بحران رسیده است

 

برخلاف تصور بسیاری از ما زمین زیر پایمان چندان سفت نیست. از سال‌ها پیش زمین زیر پای تهران‌نشینان هر روز بیشتر از پیش نشست می‌کند و این ناپایداری خاک آثار و خسارت‌های زیانباری به بار آورده است. این موضوع که در میان صاحب‌نظران به‌عنوان پدیده «فرونشست زمین» یاد می‌شود، مناطق جنوبی را بیش از سایر نقاط پایتخت تهدید می‌کند.

مناطق ۱۶ تا ۲۰ شهر تهران در گستره نشست دشت شهریار قرار گرفته‌اند و این همجواری سبب شده سرعت نشست زمین در جنوب تهران به مرز بحران برسد. کارشناسان بر این باورند که سنتی‌بودن بخش کشاورزی دشت شهریار در بروز این بحران نقش بسزایی داشته است. «‌امیر یوسفی» نایب رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع وابسته اتاق ایران، به پرسش‌های ما درباره ابعاد پدیده نشست زمین در جنوب تهران پاسخ گفته است که در ادامه می‌خوانید.

چرا فرونشست زمین در مناطق جنوبی تهران نسبت به سایر مناطق سرعت بیشتری دارد؟

نشست زمین در دشت‌ها بیشتر است و نقاطی که با این دشت‌ها همجوار هستند، آسیب جدی می‌بینند. مناطق ۱۶ تا ۲۰ شهر تهران در دشت شهریار قرار گرفته‌اند و این دشت از مناطقی است که پدیده فرونشست زمین را با سرعتی بحرانی تجربه می‌کند.

نشست زمین در دشت شهریار به چه مرحله‌ای رسیده است؟

متوسط فرونشست زمین در شهر تهران ۵سانتی متر و در دشت شهریار ۳۶سانتی متر است که رتبه نخست در تهران و کشور به شمار می‌آید. این رکورد وحشتناک است. سطح آب‌های زیرزمینی در چاه‌های دشت شهریار ۲۰متر پایین‌تر رفته و مناطق شهری اطراف را هم تحت تأثیر قرار داده است.

چه عواملی موجب شده زمین دشت شهریار با چنین سرعتی نشست کند؟

فشار بیش‌از اندازه به منابع آبی دشت شهریار را با خطرات جدی روبه‌رو کرده است. درطول ۴دهه اخیر بخش کشاورزی و شهرنشینی دشت شهریار رشد نامتوازنی داشته و برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. قطع حقابه شهریار از سد کرج و عدم اختصاص حقابه از سد طالقان این بحران را دامن زده و سبب شده دشت شهریار با سرعتی سرسام‌آور نشست کند.

کمبود آب رشد نامتوازن بخش کشاورزی را هم در پی داشته است؟

بهتر است بگوییم کشاورزی سنتی و بدون تدبیر این فاجعه را به بار آورده است. دشت شهریار که به نگین سبز استان تهران معروف است، از مهم‌ترین دشت‌های کشاورزی استان تهران محسوب می‌شود و یکی از قطب‌های تولید محصولات باغی است. سطح زیر کشت این دشت حدود ۱۸هزار هکتار است که ۹هزار هکتار آن را باغ‌ها تشکیل می‌دهد. انواع محصولات باکیفیت مانند شلیل، گیلاس، سیب، زردآلو، گوجه سبز و... در این دشت تولید و به بازار تهران عرضه می‌شود. ترکیب سطح زیر کشت باغ‌ها بسیار بالا و در کشور بی‌نظیر است و این امر از نقاط قوت دشت شهریار به شمار می‌آید. آنچه این فرصت را به تهدید تبدیل کرده سنتی‌بودن بخش کشاورزی در این باغ‌هاست. بخش کشاورزی باید به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب جهان متحول شود. این بازنگری در همه اجزای بخش کشاورزی از روش‌های کاشت نهال تا استقرار سیستم‌های آبیاری، میزان تراکم نهال، انتخاب نوع نهال، روش‌های تغذیه، کاشت، داشت، برداشت، سورت، بسته‌بندی و عرضه محصولات کشاورزی ضرورت دارد. دشت شهریار در سیلاب‌ها آسیب جدی می‌بیند و اجرای طرح تغذیه مصنوعی این آسیب را به حداقل می‌رساند. اصولی‌ترین کار این است که سیلاب‌ها را طوری پخش کنیم که به جای اثرات تخریبی با جذب در خاک و تقویت سفره‌های سطحی و زیرزمینی علاوه بر تجدید اکوسیستم برای سال‌ها و شاید نسل‌ها قابل استفاده باشد.

استحکام ساختمان‌ها و تأسیسات زیربنایی مناطق مسکونی جنوب تهران تحت‌تأثیر این شرایط قرار گرفته است؟

 فرونشست زمین در مناطق مسکونی دشت شهریار اتفاق نیفتاده است. اگر مناطق مسکونی نشست کنند خسارت‌های غیرقابل جبرانی به زیرساخت‌های شهری مانند تأسیسات آب، برق، مخابرات، گاز و راه‌ها وارد می‌شود. فرونشست این دشت بزرگراه‌های تهران، خطوط انتقال نیرو، شبکه گاز و خروجی‌های خطوط راه‌آهن تهران‌ـ اهواز را در خطر فرونشست قرار می‌دهد.

اغلب زمین‌های جنوب تهران در گذشته باغ و مزارع کشاورزی بود و در بستر آنها قنات‌ جریان داشته است. وجود این قنات‌ها به فرونشست زمین سرعت داده است؟

قنات‌ها با جمع‌آوری آب‌های سطحی از فرونشست زمین پیشگیری می‌کنند و نقش کندکننده دارند.

فرسودگی تأسیسات شهری و عملیات عمرانی در میزان فرونشست زمین‌های این مناطق نقش داشته است؟

فرسودگی تأسیسات شبکه آبرسانی مانند لوله‌های آب و حفاری‌هایی که برای شبکه مترو انجام می‌شود سرعت فرونشست زمین را افزایش می‌دهد. فرسودگی تأسیسات آبرسانی مشکلات دیگری مانند ورود آب آشامیدنی گران‌بها به فاضلاب را هم در پی دارد.

مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین بازدارنده برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی را مدیریت کند، اما به گمان برخی‌ها نقش بازدارندگی خود را به خوبی ایفا نکرده و حتی به وضع قوانینی مانند مجانی‌شدن حق‌النظاره صاحبان چاه‌های مجاز پرداخته است. شما این موضوع را تأیید می‌کنید؟

وضع قوانینی که سبب احیا و تعادل منابع آب‌های زیرزمینی شود یک ضرورت است و مجلس شورای اسلامی باید پیش از بحرانی‌شدن شرایط دشت‌های تهران اقدام کند، ولی قوانینی مانند مجانی شدن حق‌النظاره زمانی مشکل‌ساز می‌شود که در مقطعی رها شود.

 

جایگزینی پساب با چاه‌های کشاورزی در دشت‌های ممنوعه از راهکارهایی است که برای افزایش سطح آب‌های زیرزمینی پیشنهاد می‌شود. این راه‌حل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در بسیاری از کشورها پساب‌های تصفیه‌شده برای بخش‌های مختلف مانند خدمات، صنعت، معدن و... به کار می‌رود. در سال‌های اخیر برنامه‌هایی مانند استفاده از تصفیه فاضلاب‌های شهری و صنعتی، بازچرخانی آب و استفاده از آب‌های غیرمتعارف در کشور اجرا می‌شود، ولی تأثیرگذار نیستند. ما در شمال و جنوب کشور دریا داریم و باید به فکر شیرین‌سازی آب دریا باشیم. کشورهای همسایه از همین طریق نیاز آبی برای بخش‌های خدمات، صنعت، معدن و... را تأمین می‌کنند. اخیراً دستگاه‌های مختلف کشور برای احیا و تعادل‌بخشی، اقدامات مشترکی را با وزارت نیرو شروع کردند، اتاق ایران هم در این‌باره با دستگاه‌های دیگر همکاری می‌کند و برنامه‌هایی دارد. در این برنامه ما باید به عددهای منطقی برسیم، یعنی‌درصد معینی از سرمایه یا آب ورودی به دشت‌ها را خرج کنیم که وزارت نیرو پیشنهاد کرده این ضریب برای بخش کشاورزی، آشامیدنی، صنعت، خدمات و... ۷۵‌درصد باشد. البته برای به ثمر رسیدن برنامه‌های احیا و تعادل‌بخشی منابع آب‌های زیرزمینی، همکاری بخش خصوصی از اهمیت بسزایی برخوردار است و بدون همکاری این بخش تلاش‌های دستگاه‌های اجرایی به ثمر نمی‌رسد. ناهماهنگی این ۲ بخش بر شرایط نابسامان دشت شهریار تأثیر زیادی گذاشته است.

به نظر می‌رسد بخش خصوصی به فراخور سهمی که از سفره‌های آب زیرزمینی به دست آورده، از بحران فرونشست زمین نفع می‌برد. اینطور نیست؟

 بهره‌برداران سفره‌های آب زیرزمینی در این شیوه صرف و هدررفت منابع آب منافعی دارند که حاضر نیستند آنها را به خطر بیندازند و تلاش می‌کنند منابع آبی خود را حفظ کنند، اما طرح تعادل‌بخشی منابع پایدار آبی نباید با برخوردهای فیزیکی همراه باشد. بهترین راه اجرای برنامه‌های مشارکتی آب است. دستگاه‌ها فقط شعار مدیریت مشارکتی آب را می‌دهند و بهره‌برداران به تحقق آن رغبتی ندارند. ما در استان گلستان در زمینه جلب مشارکت بهره‌برداران و استقرار سیستم مدیریت مشارکتی آب تجارب خوبی به دست آوردیم و در این استان طرحی را اجرا کردیم که کارشناسان و بهره‌برداران زیادی تربیت شدند. این طرح در تهران هم قابل اجرا است و اجرای آن برخوردهای فیزیکی را به حداقل می‌رساند.


https://gccim.com/blog/594

ارسال نظر

بالا