امیر یوسفی، نایب رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع وابسته اتاق ایران:
ارزشگذاری غیرواقعی کالاها در گمرک تیشه جدیدی به ریشه تولید است
«اعتقاد دارم حتی بر روی درهای بسته هم آنقدر باید کوبید تا صدای تولید شنیده شود. در فضای فعلی دست تولیدکنندگان که گرفته نمیشود هیچ، بلکه پایش را هم بند میکنند تا مانع فعالیتاش شوند. » آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای امیر یوسفی، نایب رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع وابسته اتاق ایران، نایب رییس اتاق گلستان و رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع وابسته گلستان بود که ماحصل آن در ادامه میآید:
در حالیکه اقتصاد دنیا تحت تأثیر کرونا قرار دارد، اقتصاد کشور ما علاوه بر تأثیرات ناگوار کرونا با تحریمهای بینالمللی هم مواجه است. تولیدکنندگان داخلی کشور هم علاوه بر این دو مسأله مهم، به نوعی با تحریمهای داخلی و بخشنامههای خلقالساعه هم روبهرو هستند. امروز پیمانسپاری ارزی و معضلات ترخیص کالا از گمرکات هم مزیدی بر علت شده است. در این رابطه چه نظری دارید؟
ابتدا عرض کنم که باید شرایط بحرانی و ویژه امروز را کاملاً بپذیریم. دوم اینکه بهعنوان تولیدکننده محصولات کشاورزی و غذایی باید حتماً در نظر داشته باشیم متولیان بهجای آنکه در این شرایط دست تولیدکنندگان را بگیرند بیشتر موانع ایجاد میکنند. به واقع در فضای فعلی علاوه بر آنکه دست تولیدکنندگان را نمیگیرند، بلکه پایش را هم بند میکنند تا مانع فعالیتاش شوند. با توجه به شرایط تحریمهای بینالمللی باید در نظر گرفت که تولیدکنندگان با شرایط دشواری روبهرو هستند.
بنده به عنوان یک تولیدکننده برای تأمین قطعات مورد نیاز دستگاههای تولید، علاوه بر مسایل تامین ارز مشکل دیگری که داریم این است که اگر کالایی را در سال گذشته با توجه به قیمت ارز خریداری میکردیم امروز حداقل باید با دو برابر قیمت پارسال خریداری کنیم، اما متأسفانه در بازار امروز با سه برابر قیمت پارسال هم همان قطعه را نمیتوانیم خریداری کنیم و در واقع این شرایط تحمیلی جدید بار مضاعفی را بر روی دوش تولیدکنندگان گذاشته است.
مسأله دیگر ارزشگذاری کالاها در گمرک است که به اعتقاد من غیرواقعی است. واقعاً چقدر باید تولیدکننده وقت خود را صرف این مسأله کند که مثلاً محصولی که 3.5 تا 4 دلار قیمت دارد در گمرک بین 7 تا 8 دلار ارزشگذاری میشود و در چنین شرایطی که با مشقات فراوان تولیدکنندهای موفق به صادرات میشود آیا طبیعی است که زیر بار تعهد دوبرابر قیمت واقعی کالاهای صادراتیاش برود. در مقوله پیمانسپاری هم مشکلاتی از این دست قابل مشاهده است و طبیعی است در این شرایط خاص کشور اگر تصمیمگیران که از پشت میز خود تصمیم گیرند فکری عاجل نکنند تولید و صادرات کشور لطمه جدی خواهد خورد. در حقیقت در تدوین بخشنامهها به هیچوجه نظر بخش خصوصی و تشکلهای این بخش لحاظ نمیشود و همه این مباحث به عنوان موانع تولید برشمرده میشود و در این شرایط بهجای آنکه دست تولیدکنندگان گرفته شود، در عمل با مانع تراشیها مانع صادرات هم میشویم. اینگونه میشود که امروز به رغم سرمایهگذاریهای انجام شده و ایجاد زیرساختهای بازار صادراتی اکثر واحدهای تولیدی یا 50 درصد و کمتر از ظرفیتهای خود مبادرت به تولید میکنند. از سوی دیگر حتی در حمل و نقل با ماشینهای یخچالدار هم دچار مشکلات عدیدهای هستیم که همه این موارد به تولید داخل لطمه وارد میکند. امروز کشاورزی که سیبزمینی، پیاز و گوجهفرنگی روی دستاش باقیمانده و نتوانسته بازار فروش برای خود پیدا کند، قبول کنید که با موانعی رو به روست که گریبان اش را گرفته است.
امروز بهدنبال این هستیم که به دولت بقبولانیم وقتی هزینههای تولید کشاورز چندین برابر شده، آیا باید محصول تولیدی کشاورز را بر مبنای قیمتهای تولیدی ارز 4200 تومانی محاسبه کنیم.
به راستی آیا محصولی که در سالهای گذشته قیمت تمام شده خاصی داشت، امسال همان قیمت تمام شده را دارد، از این رو با توجه به افزایش هزینههای امروز نباید با همان نگاه سالهای گذشته به کشاورز نگاه شود؟!
چندی پیش در جلسه مشترکی که با کمیسیون کشاورزی مجلس داشتیم به آنها اعلام کردیم که در سال جهش تولید با توجه به حجم بالای ضایعات در بخش کشاورزی اگر فقط روی همین قسمت برنامهریزی شود بازهم گام بلندی در راستای جهش تولید برداشته شده است. ببینید تشکلهای بخش خصوصی و کمیسیونهای تخصصی اتاق وظایف خود را انجام میدهند، اما واقعاً کجاست گوشهای شنوایی که باید با شنیدن صدای بخش خصوصی تصمیمگیری کند. البته اعتقاد دارم حتی بر روی درهای بسته هم آنقدر باید کوبید تا صدای تولید شنیده شود. اگر ما بخواهیم هم جهش تولید داشته باشیم و هم کشاورزان را در روستاها برای تولید نگاه داریم، بالاخره باید درآمد هم برای آنها ایجاد کنیم.
https://gccim.com/blog/990